مطالب مهمدسته‌بندی نشدهراهنماییمطالب خواندنی

سید بهروز محمدزاده و شجره نامه مربوطه اهل آبادان از نوادگان سید محمد

سید بهروز محمدزاده و شجره نامه مربوطه اهل آبادان از نوادگان سید محمد

سید بهروز محمدزاده
زیارتگاه پدربزرگ پدرم در آبادان

سید بهروز محمدزاده و خاندان

دوستانی که قصد دارند از شجره نامه سید بهروز محمدزاده با اطلاع شوند باید عرض کنم شجره نامه معتبر و ثبت شده ایشان بشرح زیر است سید بهروز سید عزیز سیدموسی سید محمد سید متروک … و تا به امام موسی کاظم میرسد.که اگر شجره نامه اینجانب سید بهروز محمدزاده را بخواهید به شرح زیر میباشد. که در سایت صدا و سیمای آبادان زندگینامه و شجره نامه جد ما قرار دارد در قسمت حسینیه و مقبره سید محمد قرار دارد

اما قبل از آن قصد دارم داستان جد بزرگوارمان را که پدربزرگ پدرم میباشد را برای شما تعریف کنم که این داستان در سایت صدت و سیمای آبادان نیز قرار دارد.

درخواست سرکتاب کبیر

آدرس و موقعیت جغرافیایی امامزاده سید محمد

امامزاده و یا حسینیه‌ سید محمد ملقب به ابو تاوه در آبادان در خیابان طالقانی (زند سابق) حدفاصل بین کلیسا و حوزه‌ی علمیه قرار دارد. این امامزاده با مساحتی بالغ بر 380 مترمربع و زیربنای 185 مترمربع در سال 1267 هجری قمری ساخته شده است.

معماری ساختمان امامزاده سید محمد

پیش از انقلاب ساختمان حسینیه دارای 5 اتاق گلی بوده که سید محمد در یکی از اتاق‌های آن مدفون بوده و در دوران جنگ هیچ ترکش یا خمپاره‌ای به ساختمان آن اثابت نکرده بود فقط از آن‌جایی که بنا از خشت و گل بوده، به مرور زمان بر اثر حوادث طبیعی مثل باد و باران، در و دیوارهای آن فرو می‌ریزد و به صورت نیمه ویران در می‌آید.که پس از جنگ این بنا مجددا نوسط اداره اوقاف بازسازی میشود و تولیت آن نیز به اوقاف سپرده می شود

در زمان‌های گذشته در کنار مزار سید محمد قطعه‌سنگی وجود داشته که بر روی آن اثر فرورفتگی یک دست با پنج انگشت موجود بوده است. زائران پنج انگشت خود را در این فرورفتگی قرار می‌دادند. به اعتقاد آنان اگر سنگ مذکور به حالت چرخش درآید حوائجشان برآورده می‌شد. این سنگ تا پیش از جنگ تحمیلی وجود داشته اما پس از جنگ ناپدید می‌شود و کسی از آن اطلاعی ندارد.

زندگی نامه سید محمد ابوتاو از کودکی تا دستاوردهای بزرگ او

سید محمد ابوتاوه، یکی از شخصیت‌های برجسته و معتبر خوزستان  در سال  اول محرم الحرام 1237 هجری  قمری در بحرین به دنیا آمد و در آبادان رشد کرد. این عالم دینی و قاضی شریف به خاطر شیوه‌های منحصر به فردش در شناسایی گناهکاران و کرامات بیشمار خود به شهرت رسید و عنوان «ابوتاوه» را به خود اختصاص داد. روش متمایز او، که شامل داغ کردن تاوه‌ای و آزمودن صحت کلام آنها با قرار دادن زبان متهمان بر روی تاوه داغ بود، نمادی از نظام قضایی آن زمان توسط سید محمد به شمار می‌رفت. میراث فرهنگی و مذهبی این شخصیت بزرگ به‌ گونه‌ای است که پس از وفاتش، امامزاده‌ای به نام او در زادگاهش بنا شد که امروز به عنوان یکی از نقاط زیارتی برجسته آبادان شناخته می‌شود. این بنا، با وجود چالش‌های طبیعی و تاریخی، همچنان نشانه‌ای از اصالت و اعتبار او را در دل شهر حفظ کرده است.

سید بهروز محمدزاده

۱. روش‌های قضاوت منحصربه‌فرد سید محمد

سيد محمد بعد از ازدواج بصورت عجیبی صاحب كرامتی خاص مي شود. كرامت وی بدين صورت كه اشخاصيكه مورد ظن واقع شده بودند را به نزد وی مي آوردند. سيد محمد هم تاوه اي را داغ می كرد و از اشخاص مظنون مي خواست كه زبان خود را بر تاوه قرار دهند و كسي كه گناهكار بود زبانش به ماهي تاوه داغ مي چسبيد ولي كسي كه بي گناه بود تاوه را سرد می يافت و اتفاقی برايش نمی افتاد. اين كرامت سيد محمد پس از وي به دخترش علويه هاشميه منتقل شد. معني ابوتاوه به زبان صاحب تاوه مي باشد و علت تسميه سيد محمد به ابوتاوه هم در دست داشتن تاوه و قسم دادن مجرمین می باشد.

تاثیرات فرهنگی شخصیت مذهبی در آبادان

شخصیت مذهبی سید محمد ابوتاوه تأثیرات عمیقی بر فرهنگ و جامعه آبادان داشته است. او نه تنها به عنوان یک عالم دینی شناخته می‌شود بلکه به عنوان یک شخصیت فرهنگی و اجتماعی که دارای کرامات زیادی است  نیز در این شهر دارای اهمیت ویژه‌ای است. و مردم از اکثر نقاط برای طلب حاجت هنوز به مرقد پاک ایشان رو می آورند .

تأثیرات اجتماعی و فرهنگی در خانواده‌ها

سید محمد ابوتاوه به عنوان یک الگو اعتقادی برای خانواده‌ها عمل کرده و اصول اخلاقی و فرهنگی را در جامعه ترویج داده است. از جمله تأثیرات او می‌توان به موارد زیر اشاره کرد:

  • ترویج ارزش‌های خانوادگی و احترام به بزرگ‌ترها
  • تشویق به صداقت و راستگویی در روابط خانوادگی
  • تقویت ایمان روحیه همبستگی و همکاری در میان اعضای خانواده
  • توجه خانواده به ائمه و تعالیم مذهبی
    سید بهروز محمدزاده

تأثیرات سید محمد بر مردم آبادان

از دیگر تأثیرات سید محمد ابوتاوه، شکل‌دهی به فرهنگ عمومی و اجتماعی و اعتقادات مردم آبادان است. او به برگزاری مراسمات مذهبی و فرهنگی پرداخته  و حسینه ای داشت که همیشه برای حل مشکلات مردم در آن به روی همه باز بود و حتی بیماران لا علاج را با کراماتی که داشت شفا می داد.

  • جشن‌های مذهبی
  • برگزاری مراسم یادبود و بزرگداشت شخصیت‌های مذهبی
  • کمک به ازدواج جوانان و تهیه مسکن برای آنها

این فعالیت‌ها باعث تقویت هویت اجتماعی و فرهنگی در میان مردم آبادان شده و آنها را به حفظ و ارج نهادن به فرهنگ غنی خود تشویق کرده است.

شخصیت مذهبی سید محمد ابوتاوه به عنوان یک منبع الهام و راهنما در آبادان به شمار می‌رود. تأثیرات فرهنگی او در زمینه‌های مختلف، از تربیت نسل جوان گرفته تا تقویت ارزش‌های خانوادگی و اجتماعی، نشان‌دهنده عمق و گستردگی نفوذ او در جامعه است. این تأثیرات به وضوح در زندگی روزمره مردم آبادان مشهود است و به توسعه فرهنگی و مذهبی این شهر کمک شایانی کرده است.

موکل چیست در این مقاله میتوانید واقعیات در مورد موکل را بخوانید

۳. تاریخچه امامزاده‌ای با قدمت زیاد

امامزاده‌ها در تاریخ فرهنگ و مذهب ایران جایگاه ویژه‌ای دارند و هر یک از آن‌ها داستان‌های خاص خود را روایت می‌کنند. امامزاده‌ای که به سید محمد ابوتاوه تعلق دارد، به عنوان یک مکان مقدس با قدمت زیاد، نشان‌دهنده اهمیت این شخصیت در تاریخ مذهبی و اجتماعی منطقه‌اش است. و از زمان بوجود آمدن این امامزاده مردم برای گرفتن حاجت حتی از کشورهای اطراف به زیارت این امامزاده حضور می یابند

تاریخچه امامزاده

این امامزاده به عنوان یکی از مکان‌های زیارتی مهم در ایران شناخته می‌شود. قدمت آن به قرن دوازدهم بازمی‌گردد و به گفته محققان، این بنا در دوران حکومت رضا شاه ساخته شده است. در طول سال‌ها، این مکان تغییرات زیادی را تجربه کرده است، اما هویت مذهبی و فرهنگی خود را حفظ کرده است و مراسمات مذهبی به گرمی در این مکان با حضور مردم آبادان صورت میگیرد

روایتهای جذاب از دوران جوانی سید محمد

دوران جوانی سید محمد ابوتاوه، نه‌تنها یک دوره از زندگی اوست، بلکه به عنوان یک فصل مهم در شکل‌گیری شخصیت و آینده‌اش به شمار می‌آید. در این زمان، سید محمد با چالش‌ها و تجربیات مختلفی روبه‌رو شد که باعث شکل‌گیری افکار و اعتقادات او گردید. و توانایی هایی در خود یافت که بتواند به مردم کمکهای بسیاری نماید و وجود ایشان در آن زمان برای مردمی که با او ملاقات داشتند نعمت بزرگی از طرف خداوند برای آنها بود و مایه مباهات و افتخار که هر کدام خاطره ای خاص از کرامات او دارند تا جاییکه هنوز  در روستاهای اطراف و یا از بزرگان شهر روایتی از کرامات آین سید بزگوار می شنویم که مانند داستان های افسانه ای نقل قول می شود

زندگی نامه سید محمد جد بزرگوار سید بهروز

مرحوم سيد محمد ابوتاوه فرزند مرحوم سيد متروك هاشمي اول محرم الحرام 1237 هجری  قمری در كشور بحرين بدنيا آمد. پدر وي ( سيد متروك ) 25 ساله بود كه دار فانی را وداع گفت. بنابراين سيد محمد يگانه فرزند مرحوم سيد متروك بوده است. سيد محمد سه ساله بود كه عمويش سيد صالح به خواستگاري مادرش مي آيد. مادر سيد محمد به بردار شوهرش جواب رد می دهد. وي دليل خود را خردسال بودن فرزند و جوان از دنيا رفتن همسرش عنوان مي كند. عموي سيد محمد از اين جواب ناخشنود مي شود و تصميم می گيرد سيد محمد را از سر راه خود بردارد. بنابر اين روزی سيد محمد را بر اسب خود سوار كرد و او را به يكي از بيابانهاي بحرين برد و طفل كوچك را در آن بيابان رها كرد. شب به نيمه رسيد. سيد محمد در شرايط بدی بود. نالان و گريان بود كه ناگهان چشمش به گرگي افتاد كه به سوی او مي آمد. در همين حين سواري از راه رسيد و گفت سيد محمد من ( سيد متروك ) هستم , نترس. سپس او را بر اسب خود سوار كرد و فرزندش را نجات داد. آن سوار راهي را كه برادرش از صبح تا عصر پيموده بود درعرض 10 دقيقه طي كرد و در تمام اين مدت مادر سيد محمد پريشان به دنبال فرزندش بود. وقتی فرزندش را ديد جريان را از پسر پرسيد و او نيز ماوقع را برای مادرش شرح داد. مادر سيد محمد پس از شنيدن ماجرا تصميم گرفت كه بحرين را ترك كند.

ورود سید محمد به ایران و شروع کرامات او

سید محمد و مادرش  پس از ترک بحرین او عازم نهر سيبه عراق قريه سيحان مقابل جزيره مينو شد. در ميانه راه دريا طوفاني شد و كشتي آنها در سواحل بوشهر به گل نشست. در آنجا نيز مردم بوشهر شاهد كراماتي از سيد محمد بودند.
بالاخره سيد محمد و مادرش به نهر سيبه نزد جد مادرش رسيدند. حكايات كرامات سيد محمد دهان به دهان می گشت. از آن زمان هر كس مريضي داشت نزد سيد محمد مي آمد و حاجتش روا مي گشت. مردم از فاو تا بصره و نقاط اطراف براي رفع حوائج خود نزد سيد محمد مي آمدند و گوسفند و برنج و آرد و غيره مي آوردند. سيد محمد ديگر ده ساله شده بود كه خير و بركت فراواني در منزلشان وجود داشت. بنابراين او و خانواده اش هر روز گوسفندي را قرباني مي كردند و بسياري از اهالي سيحان و نهر سيبه را دعوت مي كردند. آنها براي شفا نزد سيد محمد مي آمدند و از كرامات وي بهره مند مي شدند. هر روز بر آوازه او افزوده مي شد

داستان دفع مارهای سمی منطقه شطیط در آبادان توسط سید محمد

روزی  عده اي از مردم آبادان از منطقه شطيط به نزد وي آمدند و از وجود مارهاي سمي بسيار زياد در آبادان شكايت كردند. آنها اظهار كردند كه افراد بسياري بر اثر مارگزيدگي از دنيا مي روند.
سيد محمد مقداري خاك به آنها داد و گفت بر روي مارها بپاشيد و از شر آنها در امان خواهيد بود. مردم آبادان گفتند ما اين خاك را بر مارهاي اطراف خانه مان مي پاشيم ؛ مارهاي فراوان آبادان را چه كنيم. او گفت خودم به آبادان مي آيم و شما را از شر اين خزندگان نجات مي دهم. او به آبادان رسيد و مارها را از شهر آبادان بيرون راند. اين موضوع يكي از بزرگترين كرامات وي بوده است. نقل است كه وي بوسيله چوب دستي خود آنها را به سمت شط بهمنشير هدايت كرد.

اسکان سید محمد در آبادان

برخی مردم در آن زمان سید محمد را ابوحيايه نام نهادند. او مي خواست به نهر سيبه برگردد اما مردم آبادان از او خواهش كردند كه در آبادان بماند. آنها مالكيت اكثر اراضي آبادان از شطيط تا بريم و بهمنشير را به سيد محمد بخشيدند. بدين ترتيب سيد محمد در آبادان سكني گزيد.


همسران سيد محمد جد بزرگوار سید بهروز محمدزاده


طبق بعضي از روايت ها سيد محمد در سن 20 سالگي با دخترعموي مادرش به نام سكينه ازدواج كرد. اما طبق روايت ديگري ماجرا از اين قرار بود كه هنگامي كه سيد محمد 23 سال داشت , شيخ فارس خان , شيخ عشاير كعب و شيخ مقامس رئيس عشيره دريس و شيخ عبدالله الصبوخ , شيخ بچاري هاي جزيره مينو و شيخ محمود پدر حاج حسين رئيس عشيره آلبومعرف و شيخ ناصر ابو مطرق , شيخ عشيره آلبو معرف منيوحي و شخصيتهاي ديگر به نزد سيد محمد آمدند و هر كدام خواهر و يا دختر خود را براي ازدواج با وي پيشنهاد دادند , از آنجايي كه مادر سيد محمد زن بافهم و با درايتي بود و مي دانست كه اگر سيد محمد پيشنهاد هر كدام از آنها را قبول كند ديگري ناراحت خواهد شد. از همه حضار تشكر كرد و گفت : ما قبلاً براي سيد محمد به خواستگاري دختر عمويم سكينه خاتون رفته ايم. حضار از مادر سيد محمد زمان عروسي را پرسيدند و گفتند كه ما هزينه عروسي را مي پردازيم. دو ماه سپري شد و زمان عروسي سيد محمد فرا رسيد. شيخ فارس خان تمام افراد عشيره خودشان را براي عروسي دعوت كرد و گفت : ما چنان جشن مفصلي بگيريم كه سيد محمد احساس كند كه در بين ما غريبه نيست. شيخ فارس 200 گوسفند فرستاد و شيخ دريس 100 گوني برنج و مشايخ ديگر كليه مخارج ديگر را پرداختند و بدين ترتيب سيد محمد در سال 1260 قمري مطابق با 1222 شمسي ازدواج كرد. سيد محمد و سكينه خاتون صاحب 3 فرزند شدند. فرزند اول وي سيد علي نام داشت كه در سال 1262 قمري مطابق با 1225 شمسي بدنيا آمد. پس از دو سال يعني در سال 1264 قمري مطابق با 1227 شمسي دومين فرزند سيد محمد به نام سيد احمد به دنيا آمد. فرزند سومشان ( سيد مهدي ) در سال 1266 مطابق با 1228 شمسي متولئد شد.

ازدواج دوم سید محمد


همسر دوم سيد محمد كنوشه نام داشت. كنوشه دختر شيخ لطف ا… بود. اولين فرزند آنها دختري به نام علويه هاشميه بود. علويه هاشميه در سال 1275 قمري مطابق با سال 1237 شمسي بدنيا آمد. علويه هاشميه دختر سيد محمد , تقوا و زهد و پارسايي را از پدرش به ارث برد و عاقبت از اين نظر كه تاوه سيد محمد را در دست داشت جانشين وي شد.
دومين فرزند آنها علويه حسنه نام داشت. وي در سال 1277 قمري مطابق با سال 1239 شمسي بدنيا آمد. فرزند سوم آنها علويه مزكايه نام داشت كه در سال 1281 قمري مصادف با 1243 شمسي بدنيا آمد. آخرين فرزند سيد محمد و كنوشه علويه معلايه مي باشد كه در سال 1285 قمري مصادف با 1247 شمسي بدنيا آمد.

ازدواج سوم و چهارم  سید محمد


سومين همسر سيد محمد , زمزم نام داشت. او خواهر شيخ طعيمه , شيخ بريم بود. سيد محمد همسر سوم خود را بسيار دوست داشت. چهارمين همسر سيد محمد نامش نامشخص است و راجع به اسم او اطلاعاتي بدست نيامده است. او مادر سيد موسي مي باشد و دختر الصفار از اهالي قريه مطوعه يا دو سر عراق بوده. آنها در سال 1267 ازدواج كردند. ثمره اين ازدواج 3 فرزند بوده است. دو دختر به نامهاي علويه لطيفه و علويه شريفه و يك پسر به نام سيد موسي.

سید موسی پدر بزرگ سید بهروز محمدزاده


سيد موسي در سال 1287 قمري مطابق با سال 1248 شمسي بدنيا آمد. علويه شريفه در سال 1289 قمري مطابق با سال 1251 شمسي بدنيا آمد. فرزند سومشان علويه لطيفه در سال 1290 قمري مطابق با 1242 شمسي بدنيا آمد.
لطيفه آخرين فرزند سيد محمد بوده.
سيد محمد تا سن 70 سالگي با سيد علي فرزند بزرگش زندگي مي كرده. تا زماني كه با سيد علي زندگي مي كرد , هدايا مانند باراني بر خانه سيد علی مي باريد و به همين دليل سيد علي به ثروت فراواني دست يافت. از طرفي سيد موسی بسيار تنگدست بود و از مال دنيا چيزي نداشت. به همين دليل سيد محمد تصميم گرفت به خانه سيد موسی برود. سيد محمد به محض ورود به خانه سيد موسی شروع به رتق و فتق امور مردم كرد. اين بار باران هدايا بر خانه سيد موسی شروع به باريدن كرد.
بنابراين هرجا كه سيد محمد قدم مي گذاشت خير و بركت را با خود به آنجا مي برد. لازم به ذكر است كه سيد محمد خانه خود را در بوارده آبادان رها كرد و به نهرا رفت و با فرزندش سيد موسي كه در آن زمان 20 سال سن داشت زندگی كرد.


سيد محمد و علت نامگذاری وی به سيد محمد ابوتاوه


سيد محمد بعد از ازدواج بصورت نامشخصی صاحب كرامتی مي شود. كرامت وی بدين صورت كه اشخاصيكه مورد ظن واقع شده بودند را به نزد وي مي آوردند. سيد محمد هم تاوه اي را داغ مي كرد و از اشخاص مظنون مي خواست كه زبان خود را بر تاوه قرار دهند و كسي كه گناهكار بود زبانش به ماهي تاوه داغ مي چسبيد ولي كسي كه بي گناه بود تاوه را سرد مي يافت و اتفاقي برايش نمي افتاد. اين كرامت سيد محمد پس از وي به دخترش علويه هاشميه منتقل شد. معني ابوتاوه به زبان صاحب تاوه مي باشد و علت تسميه سيد محمد به ابوتاوه هم در دست داشتن تاوه و قسم دادن مجرمين مي باشد.
سيد محمد با وجود داشتن ثروت زياد و خدم و حشم به زندگي شبانی مي پرداخت. و دليل اين امر اين بوده كه وي خود را مانند ساير مردم انساني معمولی می دانسته.
سيد محمد در زمانی كه با سيد موسی زندگي مي كرد ( در زمان كهولت سن ) از صبح تا ظهر و از بعد از ظهر تا عصر به رتق و فتق امور مردمي كه به او مراجعه مي كردند مشغول بود. او از كثرت مراجعين خسته شده بود و دوست داشت ساعاتی را استراحت كند. به همين دليل گاهي اوقات صبح ها و گاهي اوقات عصرها گله گوسفندان را به چرا مي برد. طبق اظهارات نوادگان وی , يكي از روزهايي كه سيد محمد گوسفندان را به چرا برده بود در حين انجام كار به خواب مي رود. در اين زمان دو گرگ نر و ماده به پيش پاي او مي آيند و در كنارش مي خوابند. گوسفندان از ترس گرگها در صحرا پراكنده می شوند. وقتي كه سيد محمد از خواب بيدار مي شود و با اين صحته مواجه مي شود و در مي يابد كه جمع كردن گله به تنهايي برايش ممكن نيست از گرگها مي خواهد كه مواظب گوسفندانش باشد تا برگردد. به اين ترتيب سيد محمد به منزل سيد علی می رود و آنها از وي مي پرسند كه گله كجاست. او جواب مي دهد كه براي گله نگهبان گذاشته و از فرزندانش مي خواهد كه به صحرا بروند و گوسفندان را جمع آوري كنند.
سيد علي و سيد موسي به صحرا مي روند و با دو گرگ درنده مواجه مي شوند كه گرگها به آنها حمله مي كنند , بنابراين با دست خالي به خانه برمي گردند. فردا صبح سيد محمد به صحرا مي رود ؛ گرگها بعد از ديدن وي به صحرا مي روند و سيد محمد گله را جمع آوري مي كند و با خود به منزل برمي گرداند.

فروش انگشتر موکلدار برای خرید اینجا کلیک کنید

از دیگر کرامات سید محمد

 روزی سيد محمد گوسفندان را به چرا مي برد و در گوشه اي از نخلستان ( بوارده كنونی ) به خواب مي رود. خانواده سيد محمد نگران وي مي شوند و در پي يافتن او به نخلستان مي روند. وقتي به نزديك سيد محمد مي رسند متوجه مي شوند كه آب رودخانه بالا آمده و همه نخلستان را آب گرفته غير از گوشه اي از نخلستان كه سيد محمد در آنجا به خواب رفته بود. آنها مشاهده مي كنند كه در اين قسمت از نخلستان آب به شكل شگفت آوري بصورت عمودی بالا آمده است درست مثل اينكه ديواري از جنس آب از سه طرف وي را احاطه كرده باشد. بنا به توصيه يكي از اهالي ابتدا گله گوسفندان را از محوطه خارج مي كنند , سپس سيد محمد را از خواب بيدار مي كنند. مردم به همراه سيد محمد از آنجا دور مي شوند. در همان زمان ديوار آب فرو مي ريزد و همه جا را آب فرا مي گيرد.

پایان زندگی سید محمد و وصایای جد سید بهروز محمدزاده


سيد محمد 102 سال زندگي كرد. وي در سال آخر عمر خود سيد علي را احضار مي كند و به وي مي گويد كه قصد دارم ملكم را بين مردم تقسيم كنم. از مردم آبادان هر كس هر كجا زندگي مي كند از اين پس ملك خودش خواهد بود.
همچنين وي بقيه اموالش را بين فرزندانش تقسيم كرد. بدين صورت كه مثلاً از اروندكنار تا بهمنشير را به سيد علي بخشيد. و به هر كدام از فرزندانش علاوه بر زمين و ملك حدود 1200 نخل خرما بخشيد. بغير از دخترش علويه هاشميه كه هيچ ملكي به او نداد.
سيد محمد , علويه هاشميه را به نزد خود خواند و به او گفت : من به تو هيچ ملكي نمي دهم ولي در خواب ديدم كه جدم حضرت علی به نزد من آمد و گفت آنچه من به شما دادم بعد از مرگ به دخترت علويه هاشميه بده. سپس با دست به كمر علويه هاشميه ضربه اي وارد نمود و بدين ترتيب كرامت وي به علويه هاشميه منتقل شد.

سید بهروز محمدزاده از نوادگان سید محمد

درگذشت سید محمد


همانطور كه قبلاً ذكر شد سيد محمد در خانه سيد موسی زندگی مي كرد. سيد علي وقتي حال پدرش را وخيم مي بيند به نزد او مي رود و مي گويد : تمام شيوخ و رؤساي عشاير به ديدن شما مي آيند و شما مي بايست در حسينيه باشيد. سيد علي پدرش را به حسينيه آبادان منتقل كرد. حال سيد محمد در حسينيه روز به روز به وخامت مي گرائيد. سيد محمد 4 روز در حسينيه و در حال احتضار بود و سپس دار فاني را وداع گفت.
در باب وفات سيد محمد ابوتاوه يادداشتی مربوط به سالها پيش موجود مي باشد كه نويسنده اين يادداشت زن سيد شبر پسر سيد علي مي باشد و آن نوشته اين است :
« انتقل الاجوار ربه المرحوم المبرور المغفور السيد محمد ابوطاوه الموسوی المعروف به سيد محمد بويرده بن السيد متروك السيد هاشم صاحب الكرامات الباهره في عصر يوم الاثنين قبل غروب الشمس بدقائق يوم خمسه عشر من رجب المرحب عام 1339 هجري في الحسينيه الكائنه في مدينه عبادان و دفن فيها عليه الرحمه و شيع چشمانه الشريف القدس سره تشيع لم تشهد مثله في مدينه عبادان و قد اشترك بتشييع كافه الطوايف من جميع الاقطار و كان عمره الشريف 102 سنه. »
سيد محمد را در حسينيه دفن نمودند. محل آن حسينيه در گذشته چنين بوده :


از تانكي ابوالحسن نهری بوده كه به خيابان عروسی می رفته و تا اروندكنار ادامه داشته. به اين نهر مي گفتند : نهر سيد محمد. اين نهر اكنون  خيابان زند است. مردمی كه به زيارت مقبره سيد محمد مي رفتند بوسيله قايق و بلم رفت و آمد مي كردند و برای آوردن نذورات خود كه شامل موارد بسياري بوده است از جمله گوسفند براي قربانی كردن و غيره از قايق استفاده مي كردند. اين حسينيه توسط سيد علی ساخته شده. در ابتداي ساخت مصالح بكار رفته در آن همچون ساير منازل اطراف از خشت و گل بوده است و سقف آن از چوبهايی كه چندل و درهاي چوبی اي كه ساج ناميده مي شدند ساخته شده بود. سيد علی اين مصالح را از بصره عراق بوسيله قايق به آبادان مي آورد و حسينيه را می ساخت. عده ای از مردم و ساكنين آبادان حسينيه را متعلق به سيد محمد مي دانند در حالي كه بنا به اظهارات نوادگان سيد محمد , حسينيه سيد محمد در محله جمشيد آباد پشت حسينيه سيد شرف بوده است. اين حسينيه در دوران جنگ از بين می رود و هرگز بازسازی نمي شود.

تاسیس حسینیه سید محمد جد پدری سید بهروز محمدزاده


سال تقريبي تأسيس اين حسينيه سال 1297 بوده است. اين حسينيه بارها دستخوش تعميرات شده است. از جمله اينكه حسينيه مذكور در آن زمان داراي چندين اتاق بوده است كه مدت به مدت بوسيله گچ و مصالح ديگر آنها را ترميم و گاهي سفيدكاري مي كردند. در حال حاضر مساحت زيارتگاه سيد محمد 362 متر مي باشد كه در گذشته مساحت كمتري را به خود اختصاص داده بود. ساختمان حسينيه سيد محمد دارای دو در ورودي بوده كه اكنون دارای يك در می باشد.

ضريح قديم سيد محمد


ساختمان حسينيه داراي 5 اتاق گلي بوده كه سيد محمد در يكي از اتاقهاي آن مدفون بوده. در دوران جنگ هيچ تركش يا خمپاره اي به ساختمان مذكور اثابت نكرده بود فقط از آنجايي كه بنا از خشت و گل بوده , به مرور زمان بر اثر حوادث طبيعي مثل باد و باران , در و ديوارهاي آن فرو مي ريزدو به صورت نيمه ويرانه در مي آيد. در زمانهاي گذشته در كنار مزار سيد محمد قطعه سنگي وجود داشته كه در روي آن اثر فرورفتگي يك دست موجود بوده است. زائران پنج انگشت خود را در اين فرورفتگي قرار مي دادند. به اعتقاد آنان اگر سنگ مذكور به حالت چرخش درآيد حوائجشان برآورده مي شد. اين سنگ تا بيش از جنگ تحميلي وجود داشته اما پس از جنگ كسي از آن اطلاعي ندارد. زمانيكه سيد محمد را در حسينيه دفن مي كنند مردم همه روزه براي زيارت و طلب حاجت از همه شهرها و روستاهاي اطراف مي آمدند.

در آنجا شمع روشن می كردند چون اين حسينيه در آن زمان محلي براي روشن شدن شمع داشته است. اكنون حسينيه سيد محمد داراي دو اتاق غير قابل استفاده , نيمه كاره و وضوخانه ای كه هنوز ساخته نشده است مي باشد و علاوه بر اين حسينيه داراي چهار در و دو پنجره بزرگ مي باشد. يكی از درهاي آن را صبح ها باز مي گذارند اما بعداز ظهرها درب ديگری را نيز باز مي گذارند چون ازدحام جمعيت بعد از ظهرها بيشتر است. درب دوم را براي ورود خانمها باز مي گذارند. در حقيقت دو در باقی مانده بلا استفاده می باشند. مزار سيد محمد تقريباً در ميان حسينيه واقع شده است.

 

از دیگر کرامات سيد محمد جد سید بهروز محمدزاده


بنا به اظهار نماينده اوقاف چندی پيش زنی كه پس از جاری شدن خطبه عقد ديگر قادر به تكلم نبوده است به اين مكان مراجعه كرد. خانواده اين زن , وی را به نزد پزشكان متخصص آبادان و اهواز برده بودند ولي هيچ اثری از بهبودی در او مشاهده نشده بود تا اينكه او را به نزد دكتری در تهران مي برند. بنا به تشخيص دكتر آنها بايد منتظر شوكی مي شدند كه بيمار را به حالت قبل برگرداند. در همان مطب خانمي كه پيش از جنگ ساكن آبادان بوده است به آنها توصيه مي كند كه بيمارشان را به حسينيه ببرند و به سيد محمد متوسل شوند چون او در گذشته شاهد شفای بيماری با همين تواصيف در حسينيه سيد محمد بوده است. خانواده آن زن هم او را به حسينيه سيد محمد آوردند و دست او را با ريسمانی به ضريح سيد محمد مي بندند , پس از گذشت دقائقی از اين عمل خانم بيمار با صدای بلند و به وضوح شروع به صحبت كرد و خبر از شفا و سلامتی داد. آنها مبلغ صد هزار تومان و يك قطعه فرش را به حسينيه اهدا كردند.


زماني نيز خانمی به حسينيه مراجعه كرد و شفای پسرش را از خدا با توسل به سيد محمد طلب كرد. فرزندش مبتلا به بيماری خونی بود كه همه دكترها از وی قطع اميد كرده بودند. روزي كه او به زيارت آمده بود , روسری خود را از سرباز كرد و بر بالاي ضريح انداخت و ضجه می زد و گريه می كرد و شفای پسرش را از خدا مي خواست. او پسرش را همچون جنازه اي بي روح بر روی دستانش گرفته بود و گريه می كرد و می گفت : فرزند اول و دومم را از دست داده ام و داغ فرزند سومم را نمی توانم تحمل كنم. بعد از گذشت دقايقی كودك بيمار بهبود يافت و از مادرش طلب آب كرد. آن مادر دردمند در حد توان و بضاعت مالي خود مبلغي را به ضريح سيد محمد اهدا كرد.

خاطره نماینده اوقاف از کرامات سید محمد


نماينده اداره اوقاف تعريف مي كند و می گويد : زمانيكه مرا به خدمت سيد محمد گماشتند مشغول صحبت كردن و درددل كردن با سيد محمد شدم و از او خواستم نشانه ای از كرامات خود به من نشان دهد. در همين حال با چشمان خود ديدم پارچه سبز رنگی كه روي قبر سيد محمد بود به فاصله نيم متر از جای خود فاصله گرفت و به سمت بالا حركت كرد و دقايقي بعد به جاي اصلی خود برگشت. وي مي گويد اين موضوع را به مديريت اداره اوقاف اطلاع دادم و آقاي حسيني مديريت اداره اوقاف استان خوزستان از اين موضوع مطلع شد و پارچه مذكور را به عنوان تبرك نزد خود نگه داشت. همچنين وی می افزايد چندی پيش نيز در يكی از روزهای ماه رمضان به سيد محمد گفتم : « مدتي است كه خادمت افطاری مقوی نخورده است » نماز مغرب و عشا را در حسينيه اقامه كردیم. هنوز از حسينيه خارج نشده بودم كه مردي با طبقی از غذاهای گوناگون وارد شد. او گفت : من به خواب ديدم كه سيد محمد به من گفت اين طبق غذا را براي شما بياورم.

شجره نامه سید بهروز محمدزاده

1- امير المؤمنين علي ابن ابيطالب (ع)

2- الامام حسين السيط شهيد 12

3- الامام علي زين العابدين (ع)

4- الامام محمد باقر (ع)

5- الامام جعفر صادق (ع)

6- الامام موسي كاظم (ع)

7- السيد محمد العابد

8- سيد ابراهيم الحجاب

9- السيد احمد الزهرا

10- سيد يحيي

11- سيد اسماعيل

11- سيد اسماعيل

12- سيد صمد

13- سيد ماجد

14- سيد احمد

15- سيد حسن

16- سيد ابراهيم

17- سيد حسين

18- سيد موسي

19- سيد احمد

20- سيد محمد

21- سيد موسي

22- سيد محسن

23- سيد رضا

24- سيد جعفر

25- سيد موسي

26- سيد محمد

27- سيد محمد علي

28- سيد حسين

29- سيد حسن

30- سيد فاتح

31- سيد مهدي

32- سيد هاشم

33- سيد متروك

34- سيد محمد(ابوتاوه)

35- سید موسی

36- سید عزیز

37- سید بهروز

شجره نامه سيد بهروز محمدزاده این شجره نامه را به این دلیل گذاشتم که افراد زیادی تقاضا کرده بودند و بنا به درخواست دوستان عزیز  تصمیم گرفتم این شجره نامه را از ابتدا تا خودم  را قرار دهم. برای آشنایی با علائم سحر میتوانید روی لینک علائم سحر کلیک کنید

بازدیدها: 3417

نوشته های مشابه

‫43 دیدگاه ها

  1. باسلام و درود خدمت اقاسیدبزرگوار باتوکل برخدا شما نفستون حقه.برام دعای محبت شدید و مهربونی و اطاعت خاستم بنویسید برای دوستام که بیاند طرفم با من مثل برادر بشوند اسم خودم مهدی زاده اکرم.دوستام.اسماعیل زاده مدینه.علیرضا زاده راضیه.علی زاده خرامان.پوریا زاده طاهره.محمداحسان زاده فریده و فرهام زاده حوا و یاسین زاده حوا

  2. سلام لطفابرام دعایی قوی کنیدکه یه بخت نیکوقسمتم شه سنم میره بالاخواستگارخوب ندارم

  3. سلام
    دوستان توجه کنند خیلی افراد اظهار میکنند چند جا دعا گرفتیم خبری نشده
    عزیزان دعا را یک بچه هم میتونه رونویسی کنه دعا باید با آداب و شرایط خاص
    و روز خاص ساعت مناسب و استفاده از بخورات مناسب و توجه به حرکت ستاره ها وووو
    خیلی چیزها انجام بشه و وققتی که کسی به درستی دعایی را انجام داد و نتیجه نگرفت
    میشه اونموقع دنبال علت بود .

  4. سلام اقاسیدبزرگوار دعای بازگشت و آشتی شدید برای دوستو میخاستم که با من الان یکسال هست قهر کرده و رفته.اسمش پوریا زاده طاهره و من خودم مهدی زاده اکرم هستم.دعای مهرومحبت و بیقراری شدید براش کنید تا بسمت من برگرده.باتشکر التماس دعای ویژه

  5. سلام استاد عرض ادب.یک سال پیش پیام دادم برای دعایی.تا الان منتظر شدم خبری نشد چکار کنم نظرتون.دوستم پوریا زاده طاهره با من قهر کرده و هر کاری کردم برنگشت.اسم خودم مهدی زاده اکرم.خواهش میکنم یه دعایی بفرمایید بیاد و باهام آشتی کنه و گینه و کدورتو کنار بزاره خواهش میکنم استاد به اذن خدا انجام بدید کارمو.چون شما نزد خدواند عزیز هستید

  6. سلام آقاسید من 6 ساله ازدواج کردم دختر بودم شوهرم زن سابقش دوتا دختر داره من بچه دار نشدم دوبار آی وی اف کردم ولی نشد دعا برام نوشتن گفتن چله داری باز نشد ازتون میخوام دعا کنی امسال بچه دارم خیلی بچه دوست دارم شوهرم دوتا دختر داره پسر میخواد سنم میره بالا سخت میشه زهره

  7. سلام آقاسید من 6 ساله ازدواج کردم دختر بودم شوهرم زن سابقش دوتا دختر داره من بچه دار نشدم دوبار آی وی اف کردم ولی نشد دعا برام نوشتن گفتن چله داری باز نشد ازتون میخوام دعا کنی امسال بچه دارم خیلی بچه دوست دارم شوهرم دوتا دختر داره پسر میخواد سنم میره بالا سخت میشه زهره نام مادر فاطمه اسم همسرم مهدی نام م طاهره

  8. سلام سید توروخدا برای ماهم دعاکنید خانوادگی بدشانسیم ازهیچی شانس نیاوردیم هرچی بلاس سرمنوخانوادم میاد دعامون کنید توروخدا

  9. سلام‌یاستاد‌یک‌دعا‌واسه‌روزیم‌بکنید‌انشالله‌روزیم‌بازبشه

  10. سلام سید منم سید هستم از نوادگان حضرت موسی کاظم امشب خیلی دلم گرفته با پسری نامزد کردم که مادرش مخالف بود 2 سال جنگید تا بالاخره روز عقد رسید 2 هفته به عقد مانده پسره عین دیوانه ها گفت نمیخوام غیب شد اصلا قلبم آروم نمیگیره به جدم سپردمشون ولی وجود خودم هم پر عشق به اون آقاست هم پر خشم و نفرت ما اینقدر باهم خوش خوب بودیم که حتی باورم نمیشه این جدایی.دمه عقد مادر گفت راضی نمیشم یا من یا این دختر برام دعا کن سید

  11. سلام دوست عزیز بله بیاد دارم در خدمتم و شماره من در سایت هست ولی لطفا اول در واتساپ پیام بدبد چون معمولا وقت نمیکنم تلفن جواب بدم و بعد برای تماس هماهنگ میکنیم

  12. سلام آقا سید عزیز
    من اگر یادتون باشه چند سال پیش در دبی با هم در گرندهتل آشنا شدیم و دعایی که آنشب برای من انجام دادید بابت اون مشکل کاری که آقا وحید بشما گفت شکر خدا خیلی زود حل شد از شما خبری نداشتم تا اینکه امروز سایت شما را پیدا کردم اگر شماره شما همین باشه با شما اگر اجازه بدید تماس یگیرم

  13. سلام اقاسید عرض ادب.یه دعا آشت بفرمایید برای من و دوستم.چون با من الان چند ماه هست قهر کرده.و هرکاری میکنم نمیاد طرفم.دوستم اسمش پوریا زاده طاهر و من مهدی زاده اکرم هستم باتشکر التماس دعای ویژه

  14. سلام
    دوستان توجه کنند اینجا جوابی داده نمیشه همینکه پیام خود را بعد از مدتی دیدید یعنی برای شما دعا انجام شده و پیام شما دیده شده است

  15. سلام سید بزرگوار.لطفا برای من و حل مشکل دعای شفاهی کنید.اجرتون با خدا

  16. سلام سید تورو خدا واسمون دعا کنید شوهرم برای هرکاری دست میزاره نمیشه رزق و روزیمون رفته واقعا رفتیم زیر یه خروار قرض ۲تا بچه دارم زندگی واسمون زهرمار شده کلا مشکل پشته مشکل خواهش میکنم برای گشایش کار و رزق و روزیمون دعا کنید ممنونم ازتون

  17. سلام سید بزرگوار دستم به دامانت برام دعاکن که عشقم برگرده دیگه دارم دیونه میشم لطفا به اسم فریبا دعا کنید

  18. سلام سید تورو ب جدتون برام دعا کنید عشقم برگرده نامزدبودیم بادخالت و حسادت اطرافیان اینکاربهم خورد دعاکنید برگرده دوباره وباهم ازدواج کنیم

  19. سلام سيد بزرگوار
    چند سالی است که مبتلا به مرض وسواس شده ام و در طی این چند سال تحت درمان بوده ام و داروهای زیادی مصرف کردم که تا کنون جوابی نگرفتم ودر امور عبادی و طهارت و سایر کارها بسیار شک میکنم و وسواس شدیدی دارم و در زندگی زناشویی ام و امر بچه داری ام بشدت دچار مشکل شده ام و تمام زندگی ام از هم پاشیده .تو رو به خدا در حق من دعا کنید که این مرض برای همیشه از زندگی و جسم و جانم برود و سلامت خود را بدست آورم و یک زندگی خدایی داشته باشم.وهم چنین برای عاقبت بخیری همسر و پسرم هم دعا کنید
    اجرتون با آقا امام زمان (عج)

  20. سلام
    برای من دعا کنین
    انشالله به کسی که دوسش دارم برسم
    نازنین زهرا

  21. سلام سید بزرگوار من مادر دو پسر هستم و همسرم بسیار رفتار سرد و خشنی نسبت به من و دو تا بچه های کوچکمون داره اونها یکی سه سال و نیمه و یکی یکسال و هفت ماهه هستن و متاسفانه من هم اخیرا قادر به کنترل رفتارم با بچه هام نیستم هر شب با عذاب وجدان می خوابم و دوباره روز که میشه با هر شیطنت بچه گانه بچه هام رفتارهای نادرستی باهاشون می کنم لطفا دعا بفرمایید رفتارم با اونها اصلاح بشه و بتونم مادر مهربانی باشم که به آینده و روحیه بچه هام آسیب نزنم.

  22. سلام سید بزرگوار، تو خونه ما مشکلی پیش اومده که خواهر و برادر به جون هم افتادن و دایم همدیگرو میرنجونن، هر روز با خودم میگم دیگه این آخرین باره که میتونم تحمل کنم و دیگه از بین میرم زیر بار این مشکل، سید بزرگوار تو رو به جدت دعا کن خدا مشکل ما رو هرچه زودتر حل کنه تا تحت فشار و استرس از بین نرفتیم، به شما التماس میکنم که بین ما و خدا واسطه بشین این مشکل حل بشه، دیگه داغون شدم

  23. سلام اقا برام دعاکنیدحالم خیلی بده دوباره زندگیمون بسته شده امروزشوهرموازکاربیرون انداختن توروجدتون علی ع قسم میدم دعاکنید

  24. باسلام و درود
    سید بزرگوار من خواهری دارم بتازگی ازدواج کرده و درد و بلا ازش دور نمیشه مرتب مریض میشه و بدن درد داره
    خواهشم ازتون اینه براش دعا کنید درد و گرفتاری نظر و چشم بد ازش دور بشه بتونه با ارامش زندگی کنه خیلی اذیت میشه.
    سپاس فراوان از شما

  25. سلام دوستان عزیز دعای شفاهی به نیت همه شما دوستان عزیز انجام شد امیدوارم بزودی شاهد اتفاقات خوبی در زندگی خود باشید.

  26. دعا كنيد كه واسه هميشه بتونم خوب حرف بزنم و جملاتمو خوب تلفظ كنم و خجالت زده نشم چون بعضي وقتا حرف ميزنم يه جايي منو مسخره ميكنن مثل امروز كه خجالت زده شدم انشاءالله كه واسه هميشه بتونم بدون تلفظ اشتباه بتونم حرف بزنم

  27. سلام من ميخواستم كه شما واسم دعا كنيد من تو حرف زدن مشكل تلفظي دارم ميخواستم بگم اگه ميشه دعا كنيد كه مشكل تافظيم خوب شه و بتونم خوب حرف بزنم و تلفظ كنم و اينكه باعث حجالتيم نشه ممنون ميشم دعا كنيد كه بتونم خيلي خوب جملاتمو با تلفظ خوب بزنم

  28. سیدجان سلام خدا بهت سلامتی بده انشالله. سید جان اول زندگیمه تازه ازدواج کردم شغل درست حسابی گیرم نمیاد دستم تنگه بدجور زنم بارداره خرجمون بالاست دوتامون داریم کار میکنیم ولی بازم بدجور گیر میوفتیم ازت میخوام یه دعای شفاهی برام بفرستی انشالله که همیشه دست خدا پشت پناهت باشه.بنام آرش

  29. سلام.من به کسی اعتماد کردم و پولم رو بهش دادم.الان پولم رو برنمیگردونه.لطفا دعا کنید بحق این شبای عزیز و جدتون بدون آبرو ریزی پولم رو پس بده و ابروم رو هم نبره.و کسی منو میخواست یه باره زده شد.دعا کنید برگرده سراغم

  30. سلام.من به کسی اعتماد کردم و پولم رو بهش دادم.الان پولم رو برنمیگردونه.لطفا دعا کنید بحق این شبای عزیز و جدتون بدون آبرو ریزی پولم رو پس بده و ابروم رو هم نبره.و کسی منو میخواست یه باره زده شد.دعا کنید برگرده سراغم

  31. سلام سید دختر م تمام بدنش تکان میخوره 6سالشه فکرکنم جن زده شده میگه اجنه ازدر ودیوار رد میشن یه اگه زحمت نیست یه دعا براش بخوانید🤲😪

  32. سلام دوست عزیز
    دعای شفاهی به نیت شما و برای حل مشکل انجام شد. توکل به خدا داشته باشید
    امیدوارم هر چه زوتر حاجت روا شوید و خداوند رحمان دل شما را شاد نماید

  33. سلام سید تون خدا برام دعا بدجور گرفتار مردی شدم روح و روانم و بهم ریخته تمام مدت شبانه روز بهش فکر میکنم از زندگی افتادم طرف متاهل هست و من مجرد یه کاری کن اونم همینقدر به من فکر کنه یا اگه قسمتم نیست دعا کن من ازدواج کنم بلکه فکرش از سرم بره موانع زیادی سر راه ازدواجم هست تون خدا دعا کنه این مواتع برداشته بشه

  34. سلام ، ی دعا میخواستم واسم بخونی بصورت رایگان فرمودید در سایت انجام میشه ،
    گره گشایی از مشکلات مالی زیاد

  35. سلام سید خداقوت
    من در مورد مساله ای سرگردان شدم
    3 سال و نیم با مردی ازدوج کردم قرار بود بعد از مدتی دائمی بشود اما بعد از 3سال و نیم که از تمام جان و روح و روان و جسم و جوانی ام برایش مایه گذاشتم و بی نهایت ازار و اذیت شدم اکنون می گوید نمیتوانم و با خیال راحت رفته پی کار و زندگی اش
    روانم بهم ریخته و مستاصل شدم و نمیدانم چکار باید بکنم.
    خواهش میکنم دعا کنید اگر صلاح من نیست فکر این مرد از ذهن و دلم بیرون برود تا ب زندگی عادی خودم برگردم
    خیر ببینید ان شاءالله

  36. سلام سید دوتا دعای شفاهی می خواهم، یکی برای خودم، ویکی هم برای پسر خواهرم

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

4 × سه =

دکمه بازگشت به بالا
دعای عاجل